آدم شدن

سلام  دلم  خیلی  دلم براتون تنگ شده بود

اما سعی می کنم وقتی حال خوشی ندارم ننویسم

امروز احساس آرامش می کنم و فکر می کنم آدم بودم

وقتی از دست دیگران اذیت می شیم احساس بدی نسبت  بهشون پیدا می کنیم و ممکن از اطرافیانمون متنفر شیم اما وقتی حالمون خوش حتی اگه فحشمون هم بدن با یه لبخند رد می شیم تازه برای طرف مقابلمون هم ناراحت می شیم

نمی دونم بقیه هم همینطورن؟

چقدر شکر گزاری خوبه

زمانی که افسردگی داشتم خیلی از توانایی هامو از دست داده بودم

وقتی حالم خوب شد فهمیدم چقدر خداوند بهم نعمت داده که من شکرگزار نبودم

الان وقتی خداوند یه حال خوبی بهم می ده و شکرگزاری می کنم یه احساس رضایت فراوانی توی دلم  به وجود می یاد

دقیقا همین موقع ست که دوست دارم بمیرم

چقدر احساس خوبیه

مشهد

سلام خوبین

یه خونه تکونیه اساسی داشتیم

خیلی هم اذیت نشدم

همسر یه پروژه داشت برای یه خط تولید جدید 

یه یک ماهی تو خونه بودیم چون صبح می رفت شب می یومد

روحیه نداشتم از بس خونه بودیم

تا پریروز رفتیم بیرون کلی هم شنا کردیم 

قراره یکشنبه هم بریم زیارت مشهد انشاالله

هر چی حقوق می ره بالاتر همه ی چیزها هم گرونتر می شه

نمی دونم می خوان چیکار کنن!

پیج اینستام غیر فعال شده در صورتی که من اصلا هیچ عکس مساله داری نفرستادم رو پیجم 

هرکاری کردم فعال نشد

تا حالا شده احساس کنید مغزتون پیر شده

من یه همچین احساسی دارم

انگار مثل سابق کار نمی کنه

قبلا مثل ثانیه کار می کرد الان مثل دقیقه خنده داره نه

برنامه ریزی

سلام انشاالله حال دلتون خوب باشه

چقدر خوشحال شدم پرسپولیس برد واقعا بعد از مدت ها از ته دل شاد شدم به قولی دلم خنک شد

برنامه ریزی برای زندگی خیلی سخته

احساس می کنم برنامه ریز خوبی نیستم چون بچه ها تقریبا از ساعت ۴ بعدازظهر از کنترلم خارج می شن

و من طبق خاسته های اونا جلو می رم

بعد همه اش خدا خدا می کنم همسر از سر کار بیاد کمکم

یا می برمشون خونه ی بابام اینا

تقریبا هر روز کارم این شده

متاسفانه اصلا فرصت نمی دن کمی مطالعه کنم شاید یه راهکاری پیش روم گذاشتن

خلاصه خسته ام دوست دارم برم مسافرت

یه منطقه توریستیه توی لرستان به نام منگره دو سه هفته پیش رفتیم حسابی شنا کردیم چقدر خوش گذشت

حیف دیگه هوا سرده نمی شه بریم دوباره شنا کنیم

من زیاد با فامیل رفت و آمد ندارم چون واقعا از غیبت و تهمت ودروغ و چشم و هم چشمی بیزارممممممم

برای همین ترجیح می دم زود به زود بریم سفر

حال و هوامون عوض بشه

بچه ها خوابن و قلندر بیدار 

محرم

سلام فرا رسیدن ایام محرم رو به همه تسلیت می گم

ما ۱۰ شب رو نذر کردیم برای فرج آقا و امواتمون نذری بدیم

درسته که خسته می شم اما همین که بدونم بابام و داداشم خوشحال می شن همه ی خستگیم از تنم بیرون می یاد

در آستانه ی ۳۵ سالگی و یه آدم کم حوصله و دم دمی مزاج شدم

همه بزرگ می شن عاقل می شن !

وقتی سر بچه ها داد می زنم بعدش پشیمون می شم خیلی غصه می خورم

آخه چقدر سخته پودر کاکائو رو بریزن رو فرش از اون ورم نوشابه رو چپ کنن اون طرف فرش و تو .....

البته من کتک نمی زنم اصلا !

بچه داری واقعا سخته مخصوصا الان که همه اش بچه تو خونست

وقتی خرابکاری می کنن از شدت عصابانیت دستام می لرزه

تقریبا شبیه گودزیلا می شم!

ولی وقتی هم با دستای کوچیکشون صورتت رو نوازش می کنن بوست می کنن همه ی کارهاشون رو فراموش می کنی

خدایا کمک کن بچه ی سالم و صالح تربیت کنیم

مریضی

سلام

یه سه چهار روزی مریض بودم

حالا دیگه کرونا بود یا نه الله اعلم

از ترس به مامانم اینا نگفتم چون راضی نبودن برم سفر

گفتم چشام درد می کنه دردش زده به سرم،!

ولی تمام بدنم درد می کرد مثل معتاد ها

روزی دو تا کدئین خوردم تا دردم ساکت شده

امروز دیگه خوب شدم رفتم خونه بابا اینا

آجیم کلی ماسک و اسکراب و آب رسان برام زد

خوب بود سرگرمیه خوبیه 

منم کلی کرم دست و صورت و پا ماسک مو برا فاطمه زهرا گرفتم

فاطمه زهرا موهاش فرفریه دوست نداره

از این ماسک مو که می زنه موهاش صاف می شه

خیلی خوشحاله از این بابت

امشب خونه ی مادر شوهر دورهمی بود من نرفتم

اما فاطمه زهرا با خاله و عموش رفتش

هنوز نیومده و من همچنان بیدارم

برم آجیم تو واتساپ بهم پیام داد

قم

سلام

خوبین

پنج شنبه رفتیم قم تا امروز موندیم

چقدر زیارت ایندفعه چسبید

فقط کمرم خیلی اذیتم کرد 

بعضی اوقات واقعا نمی تونستم راه برم

اگه برم مشهدم دیگه حسابی دلم آروم می شه

چقدر برای عید غدیر تو قم از مردم پذیرایی کردن

واقعا برام جالب بود

همه بهم می گن سومی رو هم بیار

اگه خدا دوباره بهم نی نی بده

دوست دارم دختر باشه 

چقدر دخترا معصوم هستن