صبح بیمارستان بودم
سرگیجه و افت فشار داشتم
به همسر گفتم من از آمپول و سرم می ترسم
ولی آخرش دکتر برام نوشت
چقدر ترسناکه
اومدیم خونه همسر رفتش سرکار
منم گرفتم خوابیدم تا ساعت۲!
وقتی بچه ها شب اذیتم می کنن تا خوابشون ببره فرداش از ۱۲ کمتر نمی خوابم
مامانم امشب می خواست بیاد پیشمون بهش گفتم امشب نیا دوستان همسر می خوان بیان
حالا ناراحتم می گم نکنه ناراحت شده باشه
سرویس وبلاگدهی ملت بلاگ برای ساخت وبلاگ رایگان فارسی برای حمایت از زبان شیرین پارسی در پهنای اینترنت پا به عرصه نهاد و امید بتوان گامی هر چند کوچک برای اثر بخشی زبان پارسی در جهانیان انجام داد.
آدرس: melatblog.i r
سلام
خدا بد نده
منم مدلم طوریه که فشارم پایینه ولی تا حالا نشده که بخطار پایین بودن فشار خون راهی بیمارستان بشم
آییییی بدم میاد از آمپول
تشکر